به یک لایت ورکر یا رزم آور نور تبدیل شوید!چگونه لایت ورکر شویم و لایت ورکر ها چه کار هایی میکنند؟

به یک لایت ورکر یا رزم آور نور تبدیل شوید!چگونه لایت ورکر شویم و لایت ورکر ها چه کار هایی میکنند؟

سلام بر شما بزرگان و عاشقان نور

این پست را به عنوان مطلب جامع تبدیل شدن به یک لایت ورکر و رزم آور نور تکمیل خواهم. کرد. حتما قبل از مطالعه ی این پست برای آشنایی و خواندن مطالب بیشتر در مورد لایت ورکر ها به لینک لایت ورکر ها یا رزم آوران نور بروید.

آیا ممکن هست کسی تبدیل به لایت ورکر شود؟مگر لایت ورکر ها افراد به خصوص و قدرتمندی نیستند؟هرکسی توانایی لایت ورکر شدن را دارد؟برای لایت ورکر شدن باید چه کارهایی انجام دهیم؟لایت ورکر ها چه کار هایی انجام میدهند؟ برای فهمیدن جواب تمام این سوالات به ادامه نوشته بروید

ادامه نوشته

از کارما تا یگانگی

از کارما تا وحدت
از کارما تا وحدت

تا حالا فکر کردید چرا قانون و کارما وجود داره؟ چرا اعمال ما به خودمون برمیگرده؟ اصلا چه کسی این قانون رو وضع کرده؟ بهشت و جهنم درسته یا کارما؟

وقتی اسم کارما یا بهشت و جهنم رو میشنوید چه چیزی به ذهنتون میاد؟ چه حسی درونتون ایجاد میشه؟ پاداش و طمع یا عذاب و ترس؟ رود کوثر یا حوری؟ لذت های جسمانی بهشتی یا عذاب های دردناک جهنمی؟ چه کسانی دوست دارند که ما همیشه در ترس باشیم؟

کارما تنها یک قانون حاکم بر هستی نیست بلکه خود زندگی و هستی هست. کارما مجازات کننده ی ما نیست بلکه معلم ماست. کارما یعنی درس زندگی

 

ادامه نوشته

ارزش پول در برابر ارزش زندگی

ارزش پول در برابر ارزش زندگی
ارزش پول در برابر ارزش زندگی

برای یافتن شفافیت، و دیدن فسادی که در همه نظامات کنترل کننده در جریان است (و کورکوارنه اجازه می دهیم زندگی ما را مسموم کند)، بایستی ارزشگذاری پول (متناهی) نسبت به ارزش نیروی حیاتی (نامتناهی) را تغییر دهیم. به ادامه نوشته بروید

ادامه نوشته

انرژیهای منفی ورزش های رقابتی(بسیار مهم)

#بیداری

جامهای جهانی و #فوتبال🐾⚽️.

 

#استادیوم های ورزشی در روی مراکز #انرژی ساخته شده اند. این شیوه ای برای «انتشار» و ارسال  انرژی های ترس از باختن، نفرت، خشم ، کینه، زد و خورد توسط این گردابه های انرژی در محل استادیوم ها است که بین همه  تماشاچیان به صورت جمعی تولید میشود.
.
آنها میخواهند این انرژی آلوده و منفی را در مکانی از #سیاهچاله جمع آوری کنند و به عنوان انرژی جادوی سیاه برای استثمار اهالی #زمین و تمام مستعمرات خود در کهکشان استفاده نمایند.🌪🌚
.

مسابقات فوتبال در حقیقت یک مراسم آئینی جادوی سیاه است که هر ۴ سال یکبار و یا دوسالانه یا سالانه به عناوین مختلف در زمانها و مکانهای خاص به صورت جمعی اجرا میشود.
.
در همین حین آنها باعث ترویج این مراسم در بین کودکان بیگناه نیز میشوند.. زیرا انرژی آنها پاک و معصومانه است. آنها در کوچه و خیابان شروع میکنند به انجام این مراسم و انرژی خود را که همراه با نفرت از هم تیمی خود است را آلوده کرده و سپس ناخواسته تقدیم به تاریکی میکنند.
. . 👿👽آنها از انرژی انسانها که  حاصل از ترس، نفرت، نگرانی،کینه،بیماری،خشم.. است در مکانهایی مانند استادیوم های ورزشی، بیمارستانها، #مدرسه ها، کلوپ های بزرگ، #پادکان های نظامی، زندان ها، مراکز حکومتی ..استفاده میکنند. به خاطر همین این مکانها در نقاط خاص زمین که همچون #گردابه( #چاکرا) هستند ساخته میشوند، فقط و فقط برای جمع آوری انرژی حدر رفته  انسانها..
.

ال سی دی تلویزیونها دارای سیستمی است که در ارتباط با #چشم_سوم در مرکز پیشانی است . آنها نه تنها در استادیومها بلکه در خانه ها نیز رخنه کرده اند.. و از طریق چشم سوم انسانها(  #غده_پینئال که دارای یک #کریستال به اندازه دانه برنج است و تحت عوامل تاریکی هم اکنون رسوب گرفته و بدون پاکسازی و تزکیه و سم زادیها میتواند تحت کنترل تاریکی باشد)
این انرژی سیاه را نیز از طریق چشم سوم و همه ال سی دی تلویزیون ها جمع آوری میکنن🧿🕳.
.
 آنها #جنگ ها را برای جمع آوری انرژی حاصل از #ترس انسانها به راه میاندازند و پس از اتمام آن شروع به ساخت فیلم های #سینمایی میکنند تا باز هم همان ترس و نفرت را وارد خانه ها کنند و دائم انرژی انسانها را سالیان سال، برداشت نمایند.
.
به امید بیداری تمام انسانها و آزاد شدن زمین از سلطه بیگانگان تاریکی.
#بیداری
#فوتبال_بازی_تاریکی
#فوتبال_ماتریکس_بعدسوم
.
 کپی در همه کانال ها و پیج ها آزاد است✋✨

منبع: کودک کهکشانی_بعد پنجم

آزادی حقیقی

در طول تاریخ درد ها از یک جنس بودند. 

کلماتی که برای توصیف درد و رنج بشر استفاده می‌شود حتی اگر متعلق به هزاران سال پیش هم باشد ،می تواند درد امروز را توصیف کند

سوال اینجاست که

چرا
تعصب وجود دارد
ظلم و ستم وجود دارد
اختلافات قومی ملیتی وجود دارد
چرا دین و تفرقه وجود دارد
چرا هنوز ارتش وجود دارد
سرباز وجود دارد

چرا
آزادی فردی وجود ندارد
چرا هویت فرد وابسته به جامعه و اطرافیانش است
چرا ماهیت حقیقی وجود ما بی ارزش است

ما فکر می کنیم که آزادیم
حتی در جهان اول نیز آزاد نیستیم
ما در بند های مختلف اسارت دست و پا میزنیم
بند های بانک و قسط
بندهای نژادی
بندهای عقیدتی
بندهای فرهنگی
و مهم تر از همه بندهای فردی
ما حتی در ذهن خود هم آزاد نیستیم

در بند بندهای تنیده شده توسط خودمان و دیگران

تا به حال از خود پرسیده ای 
پس آزادی کجاست؟
آزادی چه رنگیست؟
طعم آزادی چیست؟

و

من چگونه رها می شوم؟

رها کن!

💢رمز دنیا، رها کردن است. وقتی از دل و جان رها می‌کنی، خودش باز خواهد گشت.

خودشناسی ما را به رهایی می‌رساند سپس نیاز ما را به ما باز می‌گرداند به نحوی که دیگر مثل قبل حریص و طمعکار نیستیم.

اگر بدون خودشناسی در جهت رفع نیاز ها تلاش کنیم رنجی شدید را متحمل خواهیم شد!

وحدت مهم ترین درس ماست

وحدت

آیا شنیده ای که کیهان درون انسان است ؟ اجازه دهید اصلاح کنیم، کیهان، انسان نه، بلکه در همه ی موجودات است
.
.
تو هیتلری،
تو بودایی،
تو اوشویی،
تو مسیحی،
تو گیاهی،
‌.
.
تو همه ی تجربه هایی هستی که تجربه شده یا در حال تجربه شدن هست
.
.
هیچ گناهکاری وجود ندارد، هیچ قدیسی نیز وجود ندارد، همه خودت هستی، و همه بخشیده خواهند شد، حتی هیتلر، حتی ایلومیناتی ها و ... هر اسم دیگر که می دانید یا نمی دانید، همه ی آنها نیز تو هستی
.
.
پیکر واحد را نمی گویم، تن واحد را نیز نمی گویم، تنها یکی هست، و آن یکی تو هستی، که در حال تجارب مختلفی، دیگری ی وجود ندارد
.
.
دیگری ، تو است، اگر بیدار کنی، خودت را بیدار کرده ای، اگر ستم کنی، به خودت ستم کرده ای، اگر قضاوت کرده ای، خود را قضاوت کرده ای، من تو هستم، آنهایی که به خود آگاه می شوند، بر می گردند، و خودشان را بیدار می کنند، نه دیگران را
.                                                                                                                                      .
عزیز، متوجهی، دیگری، نیست، آنهایی که بر می گردند، خودشان را بیدار می کنند، اینگونه است که کیهان بر مبنا و نیروی " عشق " استوار است، هیچ چیزی جز عشق نمی توانَد باشد .
.
اگر به جنگ تاریکی می خواهی بروی ، به جنگ بی عدالتی، ظلم، تبعیض
.
تنها ببخش، نه دیگران را، بلکه خودت را، عشق را جاری کن، نه به دیگران بلکه به خودت، دیگرانی وجود ندارند، وجود خودت را پاکیزه کن، تمیز و شفاف و زلال، می بینی که تمام آن پدیده ها شروع به محو شدن خواهند کرد

 


همه، یکی هستیم🌹🙏🌹❤
 

تعادل

 

تعادل یین و یانگ

تصور کنید اگر :

 همه سال هوا گرم و تابستانی بود☀️🔥
همه رنگ‌ها سفید و روشن بود⬜️
نیم کره چپ مغزتان وجود نداشت🧠
فقط جنسیت مرد/مذکر روی زمین وجود داشت🧔🏻
رودخانه ای وجود نداشت و فقط دریا بود 🌊
شبی در کار نبود و فقط روز بود🌞
 

به ادامه نوشته بروید

 

ادامه نوشته

کمال معنوی

کمال معنوی چیست؟

کمال معنوی هنگامی است که دیگر در صدد این نیستید که دیگران را تغییر دهید و به جای آن روی تغییر خود متمرکز می شوید

کمال معنوی هنگامی است که مردم را آنچنان که هستند بپذیرید

کمال معنوی هنگامی است که هر کس از منظر دید خود در حق است

کمال معنوی هنگامی است که یاد بگیرید رها کنید

کمال معنوی هنگامی است که بفهمید هر چه می کنید برای صلح و آرامش خویش می کنید

کمال معنوی هنگامی است که دیگر به دنیا اثبات نکنید چقدرعاقل هستید

کمال معنوی هنگامی است که به دنبال تآیید گرفتن از دیگران نباشید

کمال معنوی هنگامی است  که دیگر خود را با دیگران مقایسه نکنید

 کمال معنوی هنگامی است که با خودتان در صلح باشید

کمال معنوی هنگامی است که بتوانید میان نیاز و خواسته تمیز دهید و قادرباشید خواسته های تان را رها کنید

سکوت را بیاموز

 ‏سکوت را بیاموز

 همچنانکه ‎سخن را آموختی.
زیرا اگر کلام هدایتت کند، ‎
سکوت تو را به ‎یقین رساند.
سکوت ضروری است. ما به همان اندازه به سکوت نیازمندیم که به هوا یا گیاهان به نور.

 اگر ذهن توسط کلمات وافکار پر باشد، دیگر فضایی برای خویش ما باقی نمی ماند. انسان متولد میشود.

 اما برای بدنیا آمدن اول باید مُرد،
و برای مردن ابتدا باید بیدار شد.
و این بیداری نیاز به سکوت درونی دارد.

عاشق خودت شو!

خودشناسی به معنای آگاه شدن از وجود حقیقی‌‌مان است،
احتمالا شخصیتی را که هم اکنون بعنوان خودمان پذیرفته‌ایم پر است از ایده‌آلهای اطرافیان ...
آموخته ایم که آنچیزی باشیم که دیگران دوست دارند ببینند؛
پر از بایدها و نبایدها، هنجارها و ناهنجارها، نقابهایی برای شخصیت خود ساخته‌ایم که در هر جمع، به اقتضای سلیقه‌ی اعضای آن جمعیت، یکی را بر چهره میزنیم،
زیرا از اینکه دیگران روی حقیقی‌‌مان را ببینند و نپسندند، بیم داریم،
غافل از اینکه هرگونه که شخصیت خود را آرایش کنیم، باز کسانی هستند که از ما ایراد گیرند،
 پس نقابها را بیندازیم،
تنها کسی که باید از وجودمان شادمان باشد خودمان هستیم،
خود را آنگونه که هستیم بپذیریم،
آنگاه که خود را پذیرفتیم و به آنچه که هستیم عشق ورزیدیم،
خواهیم دید کسانی به سوی ما می آیند که آنان نیز ما را آنگونه که هستیم پذیرفته‌اند، 
خود را بیاب و در راستای پرورش نقاط قوت و تقویت نقاط ضعف خود اقدام کن،
هر انسانی منحصر بفرد است،
پس خویش حقیقی‌ات را کشف کن،
تنها تو هستی که میتوانی ناجی خود باشی.

در سفر کیهانی یادآوری خویشتن

ما در یک سفر کیهانی ، در رقصي زيبا از يافتن بينش و يادآوري خويش ، در گردنه ها و گردابهای بینهایت هستیم. 
تنها در فضايي كوچك از اين همه عظمت قرار گرفته ايم.
براي زماني اندك در اينجاييم تا با یکدیگر روبرو شویم ، هم را ملاقات کنیم ، دوست داشته باشیم ، ياد بگيريم ، رشد كنيم و به سطحي بالاتر ، از عشق كيهان وارد شده و قدم بگذاريم.
اين حضور و لحظه ي حال ، ارزشمندترين هديه ايست كه به شما عطا شده براي عروج ، براي صعود ، براي قربت ، براي رفعت و غايتِ وصال بشريت.

زمين تشنه است و بيش از هر زماني اين سياره به اگاهي و بودن ما در كنارش نياز دارد.
عطش عشق دارد و ما با انتخابمان اين نياز را مي توانيم سيراب كنيم.
سياره ي ما از رقابت ها، تنش ها ، برتري طلبي ها ، كم و زياد كردنِ مقام انسان ها با ظواهر ، با ماديات ، درد دارد.
به جانش اين درد ، زخم هاي عميق نشانده است.
رنجِ دل آزاري كه از خاطر برده ، عشق راز حيات است و جمله جهان در وحدت قرار دارند و جدا نيستند.
فركانس تاريك منيت كه بشريت را به زنجيرِ جهل گره زده ، اين سياره را به ژرف ترين حال ناممكني كه بي تاب شفايي عظيم است كشانده.

چه كسي مي تواند من را نبيند؟
تنها ، وصال خود و تويين را نبيند؟
چه كسي مي تواند در دل اين نبودن ها حلول كند و وجود گيرد تا همه با هم اين سياره را ناجي باشيم؟
چه كسي مي تواند عشق باشد و در فضاي لايتناهي خلقت قدم بگذارد تا زمين و مردمانش را همراه گردد؟
چه كسي از ميان همهمه ي بودن ها مي تواند بودني حقيقي را به عمل آورد نه تنها آواز بودن را؟
كدام يك مي توانيد اول اين سياره و ساكنانش را ببيند و عشق را در آن ها متبلور كنيد و سپس به دنبال اتحاديه با نيمه اي از جنس خود باشيد؟

پر بركت و سرشار از عشق باشید💜💚

 

 

منبع:جفت روحی۱۱۱۱

مثنوی هفتاد من

مثنوی هفتاد من از ناصر فیض در کتاب املت دسته دار

مَن(۱) اگر با مَن(٢) نباشم میشَوَم تنهاترین

کیست با مَن(٣) گر شَوَم مَن(۴) باشد از مَن(۵) ماترین

مَن(۶) نمیدانم کی‌اَم مَن(٧) لیک یک مَن(٨) در مَن(٩) است

آن که تکلیف مَنَ(١۰) اَش با مَن(١١) مَنِ(١٢) مَن(١٣) روشن است

مَن(١۴) اگر از مَن(١۵) بپرسم ای مَن(١۶) ای همزاد مَن(١٧)

ای مَنِ(١٨) غمگین مَن(١٩) در لحظه‌های شاد مَن(٢۰)

هرچه از مَن(٢١) یا مَنِ(٢٢) مَن(٢٣) در مَنِ(٢۴) مَن(٢۵) دیده‌ای

مثل مَن(٢۶) وقتی که با مَن(٢٧) میشوی، خندیده‌ای

هیچ کس با مَن(٢٨) چنان مَن(٢٩) مردم آزاری نکرد

این مَنِ(٣۰) مَن(٣١) هم نشست و مثل مَن(٣٢) کاری نکرد

ای مَنِ(٣٣) با مَن(٣۴) که بی مَن(٣۵) مَن(٣۶) تر از مَن(٣٧) میشوی

هرچه هم مَن(٣٨) مَن(٣٩)کنی، حاشا شوی چون مَن(۴۰) قوی

مَن(۴١) مَنِ(۴٢) مَن(۴٣) مَن(۴۴) مَنِ(۴۵) بی‌رنگ و بی‌تأثیر نیست

هیچ کس با مَن(۴۶) مَنِ(۴۷) مَن(۴۸) مثل مَن(۴۹) درگیر نیست

کیست این مَن(۵۰)؟ این مَنِ(۵۱) با مَن(۵۲) زِ مَن(۵۳) بیگانه‌تر

این مَنِ(۵۴) مَن(۵۵) مَن(۵۶) کُنِ از مَن(۵۷) کمی دیوانه‌تر ؟

زیر بارانِ مَن(۵۸) از مَن(۵۹) پُر شدن دشوار نیست

ورنه مَن(۶۰) مَن (۶۱) کردنِ مَن(۶۲) از مَنِ(۶۳) مَن(۶۴) عار نیست

راستی . . . این قدر مَن(۶۵) را از کجا آورده‌ام !!؟

بعد هر مَن(۶۶) بار دیگر مَن(۶۷) چرا آورده‌ام !!؟

در دهانِ مَن(۶۸) نمیدانم چه شد، افتاد مَن(۶۹)

مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من(۷۰) . . . 

مهمتر از شمارش من ها، مطلبی است که شاعر می گوید، اشاره او به من در جایی یعنی ایگو و هویت جعلی که می گوید نمی دانم این من از کجا  در دهان من افتاد.  منظورش از منِ با من یا در من  همان هوش بیکران یا من حقیقی است که می گوید او بدون منِ جعلی، من تر و زنده تر از حالت قبل می شود. و من با او شادم

رهایی از ماتریکس بعد سوم

راه خروج از ماتریکس بعد سوم
ماتریکس بعد سوم شکسته است. از آن خارج شوید

سلام بر روحهای نوری زیبا

قبل از خوندن این مقاله حتما توصیه میکنم پست ماتریکس چیست؟ را بخوانید. همونطور که در پست قبل گفتم تنها راه خروج از ماتریکس بالا رفتن ارتعاش و سطح آگاهی هست و حالا در این پست میخواهیم دقیق تر به این مسئله نگاه کنیم پس در ادامه با ما همراه باشید

ادامه نوشته