خودشناسی به معنای آگاه شدن از وجود حقیقی‌‌مان است،
احتمالا شخصیتی را که هم اکنون بعنوان خودمان پذیرفته‌ایم پر است از ایده‌آلهای اطرافیان ...
آموخته ایم که آنچیزی باشیم که دیگران دوست دارند ببینند؛
پر از بایدها و نبایدها، هنجارها و ناهنجارها، نقابهایی برای شخصیت خود ساخته‌ایم که در هر جمع، به اقتضای سلیقه‌ی اعضای آن جمعیت، یکی را بر چهره میزنیم،
زیرا از اینکه دیگران روی حقیقی‌‌مان را ببینند و نپسندند، بیم داریم،
غافل از اینکه هرگونه که شخصیت خود را آرایش کنیم، باز کسانی هستند که از ما ایراد گیرند،
 پس نقابها را بیندازیم،
تنها کسی که باید از وجودمان شادمان باشد خودمان هستیم،
خود را آنگونه که هستیم بپذیریم،
آنگاه که خود را پذیرفتیم و به آنچه که هستیم عشق ورزیدیم،
خواهیم دید کسانی به سوی ما می آیند که آنان نیز ما را آنگونه که هستیم پذیرفته‌اند، 
خود را بیاب و در راستای پرورش نقاط قوت و تقویت نقاط ضعف خود اقدام کن،
هر انسانی منحصر بفرد است،
پس خویش حقیقی‌ات را کشف کن،
تنها تو هستی که میتوانی ناجی خود باشی.