سکوت تهی نیست. سکوت سرشار از جواب است

در خلال مراقبه معجزه ای رخ میدهد، معجزه ای که فقط و فقط با مراقبه رخ میدهد : ذهن نا پدید میشود. ذهن آرام آرام دور و دورتر میشود، آرام آرام تنها صدایی را میشنوی که از دور دست می آید. ناگهان لحظه ای فرا میرسد که دیگر ذهنی نیست.  ذهن رنگ باخته است، ذهن پژمرده شده است، آن گاه که ذهنی وجود نداشته باشد و تو بدون ذهن باشی،رایحه ای دلنواز پراکنده میشود، تو به خانه می رسی، به شکوفایی می رسی، هزاران گلبرگ وجودت شکوفا میشوند. رایحه دلنوازت را در هستی می پراکنی، و این همان "عبادت"است، این تنها هدیه ای است که میتوانیم به هستی بدهیم و تنها هدیه ای است که هستی میتواند از ما بپذیرد